بیمههای زندگی، موتور خفته توسعه صنعت بیمه پژوهشگر و تحلیلگر صنعت بیمه : دکتر فرهاد محرمی 🔸️صنعت بیمه ایران سالهاست که با تکیه بر رشتههای اجباری مانند شخص ثالث، درگیر «توهم رشد» شده و از فرصتهای واقعی غافل مانده است. در حالی که در جهان، بیمههای زندگی ستون اصلی صنعت بیمه هستند، در ایران این […]
بیمههای زندگی، موتور خفته توسعه صنعت بیمه
پژوهشگر و تحلیلگر صنعت بیمه : دکتر فرهاد محرمی
🔸️صنعت بیمه ایران سالهاست که با تکیه بر رشتههای اجباری مانند شخص ثالث، درگیر «توهم رشد» شده و از فرصتهای واقعی غافل مانده است. در حالی که در جهان، بیمههای زندگی ستون اصلی صنعت بیمه هستند، در ایران این بخش به یک «موتور خفته» تبدیل شده است. این مقاله، راه بیدار کردن این غول خفته و حرکت به سوی اقیانوس آبی و دستنخورده بیمههای زندگی را ترسیم میکند.
🔹شکاف عمیق با جهان
آمارها تصویری نگرانکننده از جایگاه بیمههای زندگی در ایران نشان میدهند. ضریب نفوذ کل صنعت بیمه در ایران حدود ۲.۴ درصد است، در حالی که میانگین جهانی بیش از ۷ درصد است. دلیل اصلی این شکاف، سهم ناچیز بیمههای زندگی از سبد بیمهای کشور است. در حالی که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته بیش از ۶۰ درصد مردم بیمه عمر دارند، این آمار در ایران به شکل تأسفباری پایین است و یک ظرفیت عظیم و بکر را نشان میدهد.
ریشهیابی غفلت: چرا موتور بیمه زندگی خاموش است؟
این عقبماندگی ریشه در مجموعهای از چالشهای درهمتنیده دارد:
چالشهای اقتصادی: تورم مزمن، ارزش پساندازهای بلندمدت را از بین برده و جذابیت بازارهای موازی مانند سکه و ارز را افزایش داده است.
موانع فرهنگی: عدم آگاهی کافی جامعه از مزایای بیمه عمر و نگاه به آن به عنوان یک کالای لوکس، به جای یک سرمایهگذاری ضروری برای آینده خانواده.
ضعفهای ساختاری صنعت: تمرکز شرکتها بر سودآوری سریع بیمههای اجباری، محصولات سنتی و غیرمنعطف، شبکه فروش غیرمتخصص و سیستم کارمزد ناکارآمدی که فروشندگان را به جای حفظ مشتری، به فروش کوتاهمدت تشویق میکند.
نقشه راه تحول: بیدار کردن غول خفته
برای فعال کردن این پتانسیل عظیم، یک نقشه راه یکپارچه با محوریت شرکتهای بیمه، نهاد ناظر و دولت ضروری است.
۱. برای شرکتهای بیمه: نوآوری، تخصص و اعتمادسازی
نوآوری در محصول برای مقابله با تورم: طراحی محصولاتی مانند بیمههای متصل به واحد سرمایهگذاری (Unit-Linked) که بازدهی آنها به صندوقهای بورسی گره خورده، یا بیمههای متصل به شاخص (Index-Linked) که ارزش خود را متناسب با شاخص طلا یا تورم حفظ میکنند.
حرفهایسازی شبکه فروش: بازطراحی کامل نظام کارمزد و حرکت به سمت مدلهای مبتنی بر «ماندگاری مشتری» و «ارزش طول عمر مشتری (CLV)». همزمان، آموزش نمایندگان باید از فروشندگی صِرف به «مشاوره مالی تخصصی» تغییر کند تا بتوانند نیازهای واقعی خانواده را تحلیل کنند.
بازسازی اعتماد: شفافیت کامل در قراردادها، پرداخت سریع و منصفانه خسارت و استفاده از فناوری برای ارائه خدمات دیجیتال و ساده.
۲. برای نهاد ناظر (بیمه مرکزی): تسهیلگری و نظارت هوشمند
تسهیل نوآوری: تسریع فرآیند صدور مجوز برای محصولات جدید و بازنگری در آییننامههای سرمایهگذاری برای هدایت منابع به سمت تولید.
گذار به نظارت هوشمند (SupTech): به جای نظارت سنتی، باید با استفاده از تحلیل دادهها، شاخصهایی مانند نرخ بازخرید بیمهنامهها و شکایات مشتریان به صورت لحظهای پایش شوند تا از فروش نامناسب جلوگیری شده و سلامت بازار تضمین گردد.
۳. برای دولت: ایجاد بستر مناسب
ایجاد ثبات اقتصادی: کنترل تورم به عنوان مهمترین عامل برای جذاب کردن پساندازهای بلندمدت.
حفظ و تقویت مشوقهای مالیاتی: حفظ مشوقهایی مانند ماده ۱۳۷ قانون مالیاتهای مستقیم (معافیت مالیاتی حق بیمه عمر) که نقشی حیاتی در تشویق مردم به خرید این بیمهنامهها دارد.
نتیجهگیری: یک انتخاب استراتژیک
صنعت بیمه ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد: ادامه رشد شکننده فعلی یا یک چرخش جسورانه به سوی اقیانوس آبی بیمههای زندگی. بیدار کردن این موتور خفته، نه تنها یک فرصت تجاری، بلکه یک ضرورت ملی برای افزایش رفاه اجتماعی و تعمیق بازارهای مالی است. موفقیت در این مسیر، کلید توسعه پایدار صنعت بیمه و گامی بلند در مسیر پیشرفت اقتصادی ایران خواهد بود.