✍️ پرویز خوشکلام خسروشاهی آیا بهبود سرمایه اجتماعی و انجام برخی جراحیهای اقتصادی در سایه آن، حلال مشکلات ماست؟ به هیچ عنوان. آنچه معمولاً تحت عنوان جراحی اقتصادی از آن یاد میشود اصلاح ناترازیهای مربوط به انرژی، ارز، صندوقهای بازنشستگی، بودجه دولت، نظام بانکی و نظایر آن با تحمل برخی ریاضتهای اقتصادی است. رفع این […]
✍️ پرویز خوشکلام خسروشاهی
آیا بهبود سرمایه اجتماعی و انجام برخی جراحیهای اقتصادی در سایه آن، حلال مشکلات ماست؟ به هیچ عنوان.
آنچه معمولاً تحت عنوان جراحی اقتصادی از آن یاد میشود اصلاح ناترازیهای مربوط به انرژی، ارز، صندوقهای بازنشستگی، بودجه دولت، نظام بانکی و نظایر آن با تحمل برخی ریاضتهای اقتصادی است. رفع این ناترازیها بدون توجه به ریشههای آن، امری موقتی بوده و وضعیت سرمایه اجتماعی را در نهایت بدتر از قبل میکند. در واقع وضعیت موجود سرمایه اجتماعی نتیجه غفلت از همین موضوع است.
در چند دهه اخیر تصمیمسازان و تصمیمگیران بجای تلاش برای حل مسأله ناترازیها به روش اقتصادی، در مقاطع مختلف سعی کردهاند آنرا جمع کنند. بدین ترتیب چون سرچشمه ایجاد ناترازیها را خشک نکردهاند ناترازیها مجدداً با ابعادی وسیعتر و پیچیدهتر بازتولید شده و جامعه را بیش از پیش به چنین اصلاحاتی بیاعتماد کرده است.
شخصی عاشق و معتاد به غذاهای چرب و خوشمزه است. بنابراین رگهای قلبش دچار مشکل میشود. پزشک او را آنژیو کرده و برای او استنت میگذارد و او به زندگی عادی باز میگردد. اما چون رژیم غذائی خود را تغییر نمیدهد بعد از مدتی دوباره رگهای قلبش دچار مشکل میشود. پزشکان میگویند باید جراحی کنید. اما او با دیدن وضعیت خود به سخن پزشکان بیاعتماد شده است چون علیرغم آنژیو و استنت گذاشتن شاهد بسته شدن مجدد عروق خود است. با این حال تن به جراحی میدهد. با جراحی مشکل حل میشود و او دوباره به زندگی عادی باز میگردد. پس از مدتی باز هم رگهای قلبش دچار مشکل میشود. پزشکان باز هم میگویند بایستی جراحی کنید. او که دیگر اعتمادی به پزشکان ندارد زیر بار چنین کاری نمیرود و با مصرف دارو و با تحمل درد به زندگی پرنوسان و آزاردهنده خود ادامه میدهد و … . با این وضعیت، اگر پزشکی پیدا شود و اعتماد او را برای جراحی جلب کند و او تن به جراحی بدهد چه خواهد شد؟ مشکل موقتاً رفع خواهد گردید اما اگر رژیم غذائی او تغییر نکند بعد از مدتی مشکل دوباره باز خواهد گشت و اعتماد او به پزشکان بیش از پیش نزول پیدا خواهد نمود.
ماجرای رفع ناترازیهای مالی و غیرمالی ایران امروز نیز همین است. بدون درمان ریشهای آن، ناترازیها طبق روال گذشته مجدداً باز خواهد گشت و بیاعتمادی به اصلاحات اقتصادی را بیش از پیش افزایش خواهد داد و ترمیم آنرا سختتر و پیچیدهتر خواهد کرد. در این میان برخی صاحبنظران پیشنهاد رفع ناترازیها و جراحی اقتصادی همزمان با افزایش سرمایه اجتماعی میدهند بدون اینکه به سر منشأ ناترازیها بپردازند. انتظار آن است که حداقل بگویند راه حل ما، موقتی است و اگر به ریشهها پرداخته نشود مشکل بازتولید خواهد شد. فایده جمعکردن ناترازیها بجای حل آن، این است که بحرانها و بنبستها را برای مدتی به تأخیر میاندازد، اما همزمان سرمایه اجتماعی را به شدت تضعیف میکند و اگر این روند به همین شکل ادامه یابد ممکن است روزی همین جمعکردن هم میسر نباشد و کار از کار بگذرد.
سر منشأ ناترازیها، عقبماندن رشد عرضه کل(رشد اقتصادی) از تقاضای کل در اقتصاد ایران و تلاش برای جبران آن با توزیع رانتهای در اختیار نهاد دولت است. دلیل عقب ماندن رشد اقتصادی از تقاضای کل نیز میل به سرمایهگذاری اندک نزد بخش خصوصی داخلی و خارجی است که آنهم زائیده تنشهای مزمن در روابط میانِ ۱)بنگاه و دولت، ۲)دولت و بخشهای بزرگی از مردم از جهت زندگی فردی و اجتماعی و ۳)ایران و دنیای خارج؛ و نااطمینانیهای حاصل از آن برای سرمایهگذاری بلندمدت است. باید فکری به حال این تنشها کرد و گرنه ناترازیهای مالی و غیرمالی حالا حالاها دست از سر ما بر نخواهند داشت و با فراز و فرودهایی مهمان جامعه ما خواهند بود.