دکتر وحید نوبهار، عضو میز تخصصی درمان پژوهشکده بیمه دکتر محسن امیری، عضو هیات علمی دانشگاه اقتصاد گیگ (Gig Economy) به نوعی ساختار جدید بازار کار گفته میشود که در آن افراد بهجای داشتن شغل ثابت، تماموقت و بلندمدت، بهصورت پروژهای، کوتاهمدت، انعطافپذیر و مبتنی بر درخواست کار میکنند. در این الگو افراد برای انجام یک کار کوتاه (گیگ) و نه برای حضور دائمی در یک سازمان دستمزد […]
دکتر وحید نوبهار، عضو میز تخصصی درمان پژوهشکده بیمه
دکتر محسن امیری، عضو هیات علمی دانشگاه
اقتصاد گیگ (Gig Economy) به نوعی ساختار جدید بازار کار گفته میشود که در آن افراد بهجای داشتن شغل ثابت، تماموقت و بلندمدت، بهصورت پروژهای، کوتاهمدت، انعطافپذیر و مبتنی بر درخواست کار میکنند. در این الگو افراد برای انجام یک کار کوتاه (گیگ) و نه برای حضور دائمی در یک سازمان دستمزد میگیرند. اقتصاد گیگ که نشاندهنده یک تحول پارادایمی در نحوه سازماندهی کار است، با ویژگیهایی همچون اشتغال مبتنی بر پروژه، ساعتهای کاری نامنظم و فقدان ارتباط استخدامی سنتی به سرعت در حال گسترش است. در قلب این الگوی نوین کاری شکاف بزرگی در دسترسی به مزایای رفاهی و اجتماعی بهویژه بیمه درمان تکمیلی دیده میشود. توسعه محصولات بیمهای برای این قشر علاوه بر یک نوآوری تجاری، یک ضرورت اجتماعی-اقتصادی برای تضمین ثبات مالی و سلامت همگانی است.
معضلات ساختاری و عدم انطباق الگوهای سنتی
معماری سنتی بیمه درمان تکمیلی بر پایه مفروضاتی شکل گرفته که با واقعیت اشتغال پارهوقت، پروژهمحور و متغیر در اقتصاد گیگ همخوانی ندارد و همین ناهمخوانی یک شکاف ساختاری ایجاد میکند. زیربنای محاسبات اکچوئری در این چارچوب قدیمی بر ثبات درآمد، استمرار اشتغال و شکلگیری یک استخر ریسک همگن است که در تجربه شغلی فعالان گیگ جای محکمی ندارند. کارگران این حوزه در معرض الگوی درآمدی با افتوخیزهای شدید قرار دارند و این ناپایداری، توان پرداخت یک حقبیمه مشخص و دورهای را متزلزل میکند. هر دوره کاهش سفارش یا رکود پلتفرم تبدیل به تهدیدی برای ادامه قرارداد بیمهمیشود زیرا فرد در همان ماه ممکن است توان مالی برای حفظ پوشش درمانی نداشته باشد. پیامد این فشار اقتصادی افزایش تمایل به لغو بیمهنامه یا کنار گذاشتن تصمیم اولیه برای خرید است و این خود به تضعیف پایه استخر ریسک میانجامد. در کنار این مساله، ساختار اختیاری و فردمحور خرید بیمه برای کارگران گیگ، زمینه بروز انتخاب نامطلوب را تشدید میکند. هنگامی که سازوکار گروهی و کارفرمایی وجود ندارد و هر فرد به صورت انفرادی برای خرید تصمیم میگیرد، احتمال ورود کسانی که از ابتدا هزینههای درمانی بالاتر یا ریسک پزشکی بیشتری دارند، بسیار بیشتر میشود. این تمرکز ریسک به شکل مستقیم در نرخگذاری بازتاب مییابد و میانگین هزینههای استخر را افزایش میدهد. نتیجه آن است که حقبیمه برای همه بالا میرود، افراد کمریسکتر از خرید منصرف میشوند و ترکیب ریسک ناهمگونتر میشود که بار مالی را تشدید و امکان طراحی پایدار را مختل میکند. برای خروج از این بنبست چارچوب سنتی قیمتگذاری که بر دورههای سالانه و نرخهای ثابت استوار است، پاسخگو نیست. در این میدان شغلی سیّال نیاز به الگوی نرخگذاری پویا احساس میشود که نوسان درآمد، پراکندگی جغرافیایی، دورههای فعالیت و غیرفعالشدن ناگهانی را در محاسبات وارد کند و امکان واکنش الگوریتمی به تغییر سطح ریسک را فراهم سازد. این تحول پیششرط شکلگیری بیمه درمان تکمیلی انعطافپذیر در اقتصاد گیگ است و به شرکت بیمهگر توان میدهد تا در استخر ریسک پراکنده و نامتوازن این گروه، ثبات نسبی ایجاد کند و پوششی قابل اتکا فراهم آورد.
ضرورت نوآوری در ساختار پرداخت و پوشش
طراحی بیمه درمان تکمیلی برای جامعهای که جریان درآمدیناپایدار دارد، نیازمند بازنگری جدی در شیوه پرداخت و معماری پوشش است. کارآمدی محصول از آن نقطه آغاز میشودکه ساختار مالی بیمه با واقعیت چرخههای کاری این گروه هماهنگ شود. رویکردی که در آن سهم بیمه از همان لحظه شکلگیری درآمد برداشت شود، یکی از کارآمدترین شیوههابرای رفع معضل کمبود نقدینگی است. الگوی حقبیمه مبتنیبر درآمد و میزان فعالیت، پرداخت خُرد و مستمر را جایگزینپرداختهای سنگین و دورهای میکند. سهم اندکی از هر درآمدی که فرد از سکوهای هوشمند دریافت میکند، در همان لحظه به حساب بیمه منتقل میشود و این جریان خرد و پیوسته مانع تعویق، انباشت بدهی و فشار پایان ماه خواهد بود. تحقق این شیوه پرداخت، وابسته به پیوند سیستمیِپایدار میان سامانههای عملیاتی پلتفرمهای کاری و زیرساختهای شرکت بیمهگر است که بتواند تراکنش مالی هر فعالیت را بهصورت آنی پردازش و سهم بیمه را منتقل کند. ازسوی دیگر، الگوی فعالیت در اقتصاد گیگ با چرخههایحضور و غیبت همراه است؛ دورههایی که فرد فعالانه کار میکندو دورههایی که به دلیل افت سفارش، آسیبدیدگی، استراحت یا شرایط شخصی از چرخه دور میشود. این نوسان ضرورت بازطراحی پوششی را مطرح میکند که بتواند همراه با شدت فعالیت تغییر کند. ساختار پوشش دورهای پاسخ مناسبی به این ضرورت است. در این ساختار، فرد در دورههای اشتغال فعال، پوشش گستردهتری را فعال میکند تا متناسب با افزایشریسک شغلی، سطح حمایت نیز بالاتر باشد. در زمانهایی که فعالیت کاهش مییابد، یک پوشش پایه با هزینه کم ادامه مییابد تا پیوند بیمهگری قطع نشود و فرد در معرض شرایطبدون حمایت قرار نگیرد. این پیوستگی مانع از گسست پوشش و بازگشت به نقطه آغاز در دورههای بعدی میشود.
معماری محصول نیز در کنار تحول در شیوه پرداخت نیازمندبازسازی است. الگوی واحد و غیرقابل تنظیم بیمه درمان تکمیلی که سالها در بازار سنتی رایج بوده، با نیازهایجامعه پروژهمحور سازگار نیست. الگوی ماژولار و لایهایمیتواند این فاصله را پر کند. یک لایه پایه با کارکرد حیاتیو اورژانسی تعریف میشود که نقش سپر حفاظتی اصلی را ایفا میکند و قیمت آن در سطحی قرار دارد که بخش بزرگی از کارگران بتوانند آن را نگه دارند. در ادامه، ماژولهای تخصصیبهصورت اختیاری در دسترس قرار میگیرند؛ پوششهاییبرای دندانپزشکی، مراقبت مادر و نوزاد، خدمات سلامت روان، فیزیوتراپی و سایر نیازهایی که برای برخی اهمیتبیشتری دارد. فرد با توجه به الگوی هزینهکرد، وضعیتخانوادگی، تاریخچه سلامت و میزان درآمد این ماژولها را کم یا زیاد میکند و در نتیجه محصولی شکل میگیرد که متناسب با توان مالی و نیاز درمانی هر بیمهشده است. اینساختار پویا هم ریسک را هوشمندانه توزیع کرده و هم از فشار مالی جلوگیری میکند. بیمهگذار وارد مسیری میشودکه در آن نه قیمتگذاری ثابت مانع خرید است و نه بستههایغیرقابل تغییر باعث اتلاف هزینه میشود. حاصل آنمحصولی است که در برابر واقعیتهای اقتصاد گیگ واکنش نشان میدهد و مسیر ارائه بیمه درمان تکمیلی را از الگوهایسخت و قدیمی به مدلی کارا و منعطف هدایت میکند.
نقش فناوری و چشمانداز قابلیت انتقال مزایا
فناوریهای نوین در حوزه اینشورتک به ستون پشتیبان الگوهای بیمهایسازگار با الگوی کاری سیّال تبدیل میشوند و زمینهای فراهم میکنند که در آن ارزیابی ریسک و نرخگذاری بر مبنای رفتار واقعی و جاری بیمهشدهانجام گیرد. بهرهگیری از الگوریتمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشیننیز امکان استخراج الگو از حجم گسترده دادههای عملکردی پلتفرم را فراهم میکند که شامل زمانهای فعالیت، شدت کار، نوع خدمات ارائهشده، جابهجاییجغرافیایی، الگوی ساعات اوج و افت کار و شاخصهای رفتاری مرتبط با میزان مواجهه با ریسک هستند. تحلیل این دادهها میتواند به تولید مدلهایاکچوئری پیشبینیکننده منجر شود که توانایی تشخیص تغییرات ریسکرا در همان لحظه دارند و نرخگذاری را متناسب با شرایط جاری هر فرد تنظیممیکنند. بنابراین افراد با ریسک کمتر از کاهش مستقیم در هزینه برخوردار میشوند و انگیزه برای ورود گروههای کمریسک به استخر بیمه افزایشمییابد و ساختار ریسک تعادل بیشتری پیدا میکند. لازم به ذکر است که فناوری علاوه بر نرخگذاری لحظهای، برای ادغام عملیاتی میان بیمهگر و پلتفرمهای کاری نیز نقش کلیدی دارد. پیوند سامانهای میان این دو بازیگر امکان برداشت خودکار سهم بیمه از درآمد و ردیابی دورههایفعالیت و غیرفعال بودن فرد را فراهم میکند. این پیوند مسیر اجرایمدلهای پرداخت خُرد و پوشش دورهای را هموار میکند و مانع از آن میشود که قطع ارتباط میان کارگر و پلتفرم بهمعنای از دسترفتن کامل پوشش باشد.
مفهوم قابلیت انتقال مزایا در افق توسعه بیمه درمان تکمیلی انعطافپذیرجایگاه محوری دارد. بیمه درمان تکمیلی در این نگاه یک دارایی قابلانتقال است که به فرد تعلق دارد و از مرزهای پلتفرمها و کارفرمایان فراتر میرود. پوشش درمانی همراه فرد حرکت میکند؛ چه در دورهای که در چند سکو فعالیتدارد، چه زمانی که به یک شغل سنتی وارد میشود و چه هنگام بازگشت به فضای پروژهای. این جابهجایی بدون وقفه مزایا امنیت روانی و درمانی قابل توجهی ایجاد میکند و کارگر را از وابستگی کامل به یک پلتفرم یا قرارداد نجات میدهد. پایداری این الگو پیامد بالاتر از رفاه فردی دارد. نیروی کار در محیطی که از حمایت درمانی پایدار برخوردار باشد، انگیزه بیشتریبرای ادامه همکاری، افزایش کیفیت کار و پذیرش ریسکهای حرفهای داردو پایداری رفتاری، بنیانی برای شکلگیری بازار کار انعطافپذیرتر وپویاتر است و همزمان هزینههای ناشی از خروج مکرر نیروی انسانی از چرخه فعالیت را برای اقتصاد کاهش میدهد. بیمه درمان تکمیلی قابلانتقال پیوند مطمئن میان امنیت اجتماعی و کار در اقتصاد گیگ برقرار میکند و آیندهای رسم میکند که در آن تغییر شغل، وقفه در فعالیت یا جابهجایی میانپلتفرمها، بهمعنای از دست رفتن دسترسی به پوشش درمانی نیست.
باید تاکید کرد توسعه بیمه درمان تکمیلی انعطافپذیر در اقتصاد گیگزمانی معنا پیدا میکند که محصول بیمهای از قالبهای سخت فاصله بگیردو با واقعیت گردش درآمدی و ریسکهای شغلی این نیروی کار هماهنگ شود. این مسیر با بازطراحی شیوه پرداخت، معماری ماژولار پوشش و پیوندسامانهای میان پلتفرمها و بیمهگر شکل میگیرد و با بهکارگیری فناوریهایهوشمند به مرحله بلوغ میرسد. همچنین هنگامی که مزایای درمانی بهصورت دارایی قابلانتقال در اختیار فرد قرار گیرد، اقتصاد گیگ به محیطی تبدیلمیشود که در آن امنیت درمانی و پایداری فعالیت حرفهای یکدیگر را تقویت میکنند و الگوی تازهای از حمایت اجتماعی برای نیروی کار سیالشکل میگیرد.