دکتر وحید نوبهار*، دکتر محسن امیری** *عضو رسمی انجمن بین المللی بیمه گران مهندسی **عضو هیات علمی دانشگاه رمزارز یکی از نوآوریهای فناورانه در عرصه پولی و مالی ظرفیت بالایی در تسهیل تراکنشها، کاهش هزینه مبادله و حذف واسطههای پرهزینه دارد و بیمه بهعنوان نهادی کلیدی در مدیریت ریسک و تقویت تابآوری اقتصادی شناخته میشود. ترکیب این […]
دکتر وحید نوبهار*، دکتر محسن امیری**
*عضو رسمی انجمن بین المللی بیمه گران مهندسی
**عضو هیات علمی دانشگاه
رمزارز یکی از نوآوریهای فناورانه در عرصه پولی و مالی ظرفیت بالایی در تسهیل تراکنشها، کاهش هزینه مبادله و حذف واسطههای پرهزینه دارد و بیمه بهعنوان نهادی کلیدی در مدیریت ریسک و تقویت تابآوری اقتصادی شناخته میشود. ترکیب این دو حوزه و الگوسازی تعامل میان آنها میتواند به طراحی سازوکارهایی بینجامد که ضمن ارتقای شمول مالی، تابآوری اقتصادهای نوظهور را در برابر شوکهای مالی و اجتماعی افزایش دهد. بررسیهای نظری نشان میدهد که همگرایی بیمه و رمزارز از سه رویکرد اصلی قابل تبیین است. در سطح زیرساخت مالی دیجیتال، فناوری بلاکچین و قراردادهای هوشمند میتوانند فرآیندهای سنتی صنعت بیمه مانند صدور بیمهنامه، احراز هویت و پرداخت خسارت را با شفافیت بیشتر و هزینه کمتر انجام دهند و از میزان تقلب بیمهای بکاهند. همچنین در حوزه مدیریت ریسک رمزارز، طراحی بیمهنامههای خاص برای پوشش ریسکهایی نظیر نوسانات شدید قیمتی، هک و سرقت داراییهای دیجیتال یا مخاطرات امنیتی صرافیها میتواند ثبات و اعتماد بیشتری در این بازار نوظهور ایجاد کند. و در زمینه شمول مالی، استفاده از کیفپولهای دیجیتال و رمزارزها امکان عرضه بیمههای خرد در مناطقی را فراهم میکند که دسترسی به شبکه بانکی و بیمهای محدود یا پرهزینه است. لذا همگرایی بیمه و رمزارز نه تنها به کاهش هزینههای نهادی و ارتقای شفافیت کمک میکند، بلکه میتواند به ابزاری کارآمد برای افزایش اعتماد عمومی و توسعه نظامهای مالی جایگزین بدل شود. می توان گفت در ساختار اقتصادی که نهادهای مالی سنتی از کارآمدی کافی برخوردار نیستند، ترکیب بیمه و رمزارز میتواند مسیر دستیابی به نظام مالی پایدارتر، نوآورانهتر و فراگیرتر را هموار سازد.
الگوسازی تعامل
الگوسازی تعامل بیمه و رمزارز در کشورهای در حال توسعه را میتوان با نگاهی چندلایه و نظاممند در سه سطح خرد، میانه و کلان مورد تحلیل قرار داد تا ابعاد مختلف این همگرایی بهطور جامع روشن شود. در سطح خرد، تمرکز بر رفتار مصرفکنندگان و الگوهای تقاضای بیمه مبتنی بر رمزارز است. در این سطح، الگوسازی اقتصادی بر مبنای بازتعریف تابع مطلوبیت خانوارها صورت میگیرد به این معنا که خانوارها هنگام تصمیمگیری در خصوص خرید بیمهنامه، نه تنها ریسکهای سنتی (مانند بیماری، حوادث یا زیان دارایی) بلکه ریسک نوسانات شدید رمزارز را نیز در محاسبات خود وارد میکنند. از دیدگاه نظری، این بازتعریف به ادغام پارامترهای ریسکگریزی مصرفکنندگان با هزینه فرصت نگهداری داراییهای دیجیتال منجر میشود. به عنوان نمونه تقاضا برای بیمههای خرد مبتنی بر رمزارز در مناطقی که دسترسی به بانک محدود است، میتواند با استفاده از مدلهای انتخاب گسسته و یا تحلیل رفتارهای ناهمگن خانوارها بررسی شود. همچنین سطح خرد امکان مطالعه تعاملات میان متغیرهایی مانند اعتماد به فناوری، آگاهی مالی و تمایل به پذیرش ریسک را فراهم میسازد.
در سطح میانه تحلیل به ساختار صنعت بیمه و واسطههای مالی معطوف میشود. در این سطح، الگوهای اقتصادسنجی و تحلیل دادههای عملیاتی شرکتها میتوانند نشان دهند که ورود رمزارزها چه تأثیری بر هزینههای اداری، فرایندهای صدور بیمهنامه و نوآوری در طراحی محصولات دارد. بطور نمونهبیمهگران میتوانند با بهرهگیری از قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاکچین، بخشی از فرآیند پردازش خسارت را خودکارسازی کنند که این امر موجب کاهش زمان رسیدگی، کاهش هزینههای اداری و افزایش رضایت مشتری خواهد شد. همچنین تحلیل در سطح میانه میتواند به مقایسه کارایی عملیاتی شرکتهای بیمه سنتی با شرکتهایی که از رمزارز و بلاکچین استفاده میکنند بپردازد. بنابراین شاخصهایی نظیر نسبت هزینه به حقبیمه، بازدهی سرمایهگذاری و میزان نفوذ بیمه در بازارهای محلی میتوانند به عنوان متغیرهای کلیدی در مدلهای سنجش عملکرد مورد استفاده قرار گیرند. الگوسازی اقتصادی در سطح کلان به بررسی اثرات تعاملی بیمه و رمزارز بر متغیرهای کلان اقتصادی میپردازد. یکی از ابزارهای مهم در این لایه، الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی(DSGE) است که امکان شبیهسازی پیامدهای سیاستی و نهادی را فراهم میآورد. این الگوها میتوانند نشان دهند که ادغام بیمه و رمزارز چه اثری بر رشد اقتصادی، ثبات مالی، توزیع درآمد و شمول مالی دارد. برای نمونه در کشورهایی که دسترسی به خدمات بانکی سنتی محدود است، ترکیب بیمه و رمزارز میتواند از طریق افزایش شمول مالی، به افزایش پسانداز خانوارها و سرمایهگذاریهای مولد کمک کند. اما نوسانات بازار رمزارز میتواند ریسکهای سیستماتیک جدیدی را به اقتصاد تحمیل کند که باید در چارچوب سیاستهای احتیاطی کلان مدیریت شود. استفاده از مدلهای DSGE این امکان را فراهم میسازد که سیاستگذاران آثار کوتاهمدت و بلندمدت چنین ادغامی را بر شاخصهایی مانند تابآوری اقتصادی، کاهش فقر، یا پایداری مالی پیشبینی کنند. بنابراین کاوش سهسطحی تعامل بیمه و رمزارز یک رویکرد جامع و چندبعدی برای درک فرصتها و تهدیدهای این همگرایی فراهم میآورد. سطح خرد امکان شناخت رفتار مصرفکنندگان و انگیزههای آنها را مهیا میکند، سطح میانه تأثیر بر ساختار صنعت بیمه و کارایی نهادی را میسنجد و سطح کلان پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این تعامل را در بستر سیاستگذاری ملی روشن میسازد. چنین رویکردی به سیاستگذاران و فعالان صنعت کمک میکند تا ضمن بهرهبرداری از مزایای نوآوریهای مالی، ریسکهای ناشی از نوسانات رمزارز و کاستیهای نهادی را نیز مدیریت کنند.
نگاهی به تجارب کشورهای در حال توسعه
کنیا– از M-Pesa تا بیمه پارامتریک مبتنی بر بلاکچین
کنیا از پیشگامان پرداخت تلفن همراه است؛ تجربه M-Pesaنشان داد چگونه یک شبکه پرداخت تلفن همراه میتواند دسترسی مالی را بهسرعت گسترش دهد و زیرساخت لازم برای توزیع بیمه خرد فراهم آورد. بر بستر این زیرساخت، پروژههای پارامتریک و بلاکچینمحور برای بیمه محصولات کشاورزی اجرا شد که با استفاده از اوراکلهای آبوهوایی و قراردادهای هوشمند پرداختهای سریع و شفاف به کشاورزان فراهم آوردند؛ این تجربه نشان میدهد که ترکیب شبکه پرداخت تلفن همراه و پلیفرم پارامتریک بلاکچین میتواند هم هزینههای اجرایی را کاهش دهد و هم بهرهمندی اقشار کمدرآمد را افزایش دهد. لذا در کشورهایی با نفوذ بالای تلفن همراه اما دسترسی بانکی کم، توالی عملیاتی (ثبت، تریگر داده، اجرای قرارداد هوشمند، پرداخت همرهاه بانک) میتواند بهعنوان الگوی قابل تکرار مورد استفاده قرار گیرد.
نیجریه– پذیرش گسترده رمزارز و چالشهای نظارتی
نیجریه نمونهای از کشورهایی است که پذیرش رمزارز در سطح خرده فروشی بسیار بالاست؛ حجم تراکنشها و سهم بازار خُردبالا، در کنار بیثباتی پول ملی، کاربران را به سمت رمزارزها سوق داده است. اما این رشد سریع با چالشهای مهمی همچون نشتهای امنیتی، بنبستهای نظارتی و اعمال محدودیت یا برخورد با برخی بازیگران بازار همراه بوده است. تقاضا برای پوششهای سایبری، بیمه نگهداری و سپردهگذاری و بیمه در برابر کلاهبرداری افزایش مییابد، در حالی که بازار بیمه محلی اغلب فاقد محصولات و ظرفیت لازم است، لذا ورود بیمهگران بینالمللی یا ایجاد راهحلهای بومی برای پوشش خطرات دیجیتال ضرورت دارد.
فیلیپین– گسترش بیمه خرد از طریق کیفپولهای دیجیتال
مشارکت این کشور با شرکتهای بیمه دیجیتال نشان میدهد که یک اکوسیستم کیفپول دیجیتالِ بزرگ میتواند ظرف چند سال میلیونها بیمه خرد توزیع کند؛ این محصولات اغلب قیمتگذاری ساده، فرایند خرید یکمرحلهای و پرداختهای آنی دارند. با رویکرد الگوسازی این تجربه دلالت بر آن دارد که کاهش هزینه توزیع از طریق پلتفرمهای دیجیتال، مرز ورود برای جمعیتهای کمدرآمد را میشکند و فرصت بزرگی برای طراحی محصولات مبتنی بر پرداختِ خرد و مبتنی بر رویداد فراهم میکند.
اندونزی– رشد سریع بازار رمزارز و آسیبپذیری صرافیها
اندونزی بهسرعت به یکی از بازارهای پرحجم رمزارز در آسیا تبدیل شد لکن رخدادهای امنیتی مانند هک صرافیهای بزرگ همانند Indodax نمونهای از مخاطرات عملیاتی است که پیامد مستقیم آن نیاز به پوششهای سایبری و خسارت رمزارزی را افزایش میدهد. پاسخ نظارتی (مالیات، چارچوبهای شناخت مشتری و الزام به شفافیت) در سطح ملی در حال شکلگیری است و این اقدامات میتواند هم ریسک را کاهش دهد و هم زمینه را برای ارائه محصولات بیمهای منطبق با مقررات فراهم آورد. تجربه اندونزی نشان میدهد که وجود بازار فعال بدون زیرساخت نظارتی و بیمهای مناسب، میتواند شتاب نوآوری را با افزایش ریسک سیستماتیک همراه کند.
السالوادور–تجربه قانونیسازی بیتکوین و پیامدهای مالی/بیمهای
تصمیم السالوادور برای اعطای وضعیت پولی به بیتکوین (۲۰۲۱) یک آزمایش ملی بیسابقه بود؛ ارزیابیها نشان میدهد که اجرای این سیاست آثار متضادی بر ثبات مالی، هزینههای دولت و مخاطرات بیمهای همچون نوسان دارایی در ترازنامههای دولتی یا بدهیهای ارزی داشت و در نهایت به بازنگریهایی انجامید. درسِ این تجربه برای بیمهگران و سیاستگذاران این است که مکانیزمهای جدید پولی-رمزارزی که بهعنوان ابزار رسمی پذیرفته میشوند، نیازمند بازطراحی چارچوبهای حسابداری، سرمایهگذاری و پوشش ریسک (از جمله بیمههای وابسته به نوسان قیمتی) هستند.
درسهای کلیدی برای سیاستگذاران و صنعت بیمه
توسعه بیمه دیجیتال و مبتنی بر داده بدون فراهم شدن زیرساختهای پرداخت دیجیتال قابل اعتماد، امکانپذیر نیست. تجربه جهانی نشان میدهد که حضور پلتفرمهای پرداخت تلفن همراه یا مبتنی بر استیبلکوین پیششرط مقیاسپذیری محصولات بیمه دیجیتال و پارامتریک است و در نبود این زیرساختها، گسترش سریع این محصولات محدود میشود. به علاوه پذیرش رمزارزها با افزایش تقاضا برای پوششهای سایبری همراه است؛ این روند از صنعت بیمه میطلبد که ظرفیت فنی و محصولات تخصصی ایجاد کند یا در بازار جهانی بیمه دیجیتال مشارکت نماید. شفافیت در پارامترسازی و استفاده از اوراکلهای قابلاعتماد به همراه انطباق نظارتی، از شرایط لازم برای ایجاد اتکا و اعتماد به بیمههای مبتنی بر داده است، همانطور که پروژههای Etherisc و CCRIF نمونههای موفقی از کارکرد مستقل تریگرها نشان دادهاند. تجربه کشورهایی همانند نیجریه و اندونزی، نشان میدهد که فقدان چارچوب قانونی یکپارچه میتواند هم نوآوری را مختل کند و هم ریسک بازار را افزایش دهد؛ بنابراین تنظیم مقررات متوازن و حمایت از توسعه بازار بیمه دیجیتال از الزامات حیاتی برای رشد پایدار این صنعت است.همچنین تجارب کنیا، نیجریه، فیلیپین، اندونزی و السالوادورخاطرنشان می سازد که مسیر همگرایی بیمه و رمزارز در کشورهای در حال توسعه پیشرونده اما پر از پیچوخم است: از یکسو ظرفیت بزرگ برای افزایش شمول و تسریع پرداختها، و از سوی دیگر نیاز به سیاستگذاری، استانداردسازی اوراکلها، توسعه محصولات بیمهای جدید و تقویت امنیت سایبری وجود دارد.
فرصتها و چالشهای تعامل بیمه و رمزارز در ایران
تعامل صنعت بیمه و رمزارز نیازمند توجه به شرایط بومی نظام مالی، ساختار نهادی و محدودیتهای اقتصادی کشور است. در سطح فرصتها نخستین مزیت این همگرایی کاهش چشمگیر هزینههای مبادله است. هزینههای اداری و تراکنشهای مالی در صنعت بیمه کشور همچنان بالاست و استفاده از رمزارزها میتواند فرآیند دریافت حقبیمه و پرداخت خسارت را تسهیل کند. بهویژه در حوزه بیمههای خرد و روستایی که به دلیل پراکندگی جغرافیایی و نبود زیرساخت بانکی مناسب هزینههای بالایی بر دوش شرکتهای بیمه گر میگذارد، استفاده از کیفپولهای دیجیتال مبتنی بر رمزارز میتواند دسترسی گروههای کمدرآمد به پوشش بیمهای را افزایش دهد. علاوه بر این در شرایطی که روابط بانکی بینالمللی کشور با محدودیتهای جدی مواجه است، بهکارگیری رمزارزها میتواند ابزاری برای تسهیل پرداختهای فرامرزی بیمه، بهویژه در حوزه بیمههای اتکایی و پوشش ریسکهای تجاری بینالمللی باشد. از سوی دیگر شفافیت و قابلیت رهگیری تراکنشها در فناوری بلاکچین امکان کاهش تقلب بیمهای و افزایش اعتماد میان بیمهگر و بیمهگذار را فراهم میکند؛ موضوعی که در کشور با توجه به چالشهای موجود در پروندههای خسارت، اهمیت دوچندان دارد. در زمینه توسعه بیمههای خرد، استفاده از رمزارز میتواند پاسخی به نیاز قشرهایی باشد که بهطور سنتی از خدمات بانکی محروم ماندهاند. طراحی بیمههای خرد مبتنی بر کیفپولهای دیجیتال، نه تنها امکان جذب اقشار کمدرآمد به بازار بیمه را فراهم میکند، بلکه میتواند به تحقق اهداف کلان عدالت اجتماعی و ارتقای تابآوری اقتصادی خانوارها کمک کند. لکن تحقق این فرصتها بدون رفع چالشهای اساسی ممکن نخواهد بود. چالش نخست نوسانات شدید قیمتی رمزارزها است که میتواند ثبات جریانهای نقدی شرکتهای بیمه گر را با اختلال جدی مواجه کند. در شرایطی که بیمهگر باید توانایی ایفای تعهدات بلندمدت را داشته باشد، استفاده از داراییهایی با نوسانهای لحظهای میتواند ریسک نقدینگی و ورشکستگی را افزایش دهد. چالش بعدی ضعف چارچوبهای نظارتی و قانونی است. در حال حاضر مقررات شفاف و جامعی در زمینه استفاده از رمزارزها در صنعت بیمه کشور وجود ندارد و این خلأ قانونی مانعی جدی در مسیر توسعه کاربردهای نوآورانه بهشمار میرود. از نگاه امنیت نیز ریسکهای سایبری و تهدیدات فناوری یک مانع کلیدی محسوب میشوند. حملات سایبری به صرافیها و کیفپولهای دیجیتال تجربهای تکرارشونده در سطح جهانی است و با توجه به ضعفهای نسبی در زیرساختهای امنیت سایبری کشور در معرض آسیبپذیری بیشتری قرار دارد. به علاوه استفاده از رمزارز میتواند امکان پولشویی و تأمین مالی فعالیتهای غیرقانونی را افزایش دهد؛ موضوعی که حساسیتهای نهادهای نظارتی و سیاستگذاران را برمیانگیزد و میتواند منجر به محدودیتهای بیشتر بر نوآوری شود.
باید تبیین نمود که تجربه ایران در همگرایی بیمه و رمزارز مستلزم رویکردی متوازن است: از یک سو بهرهگیری از ظرفیتهای فناورانه برای افزایش شمول مالی، کاهش هزینهها و ارتقای شفافیت و از سوی دیگر مدیریت ریسکهای ناشی از نوسان، ضعف نهادی و تهدیدات امنیتی. موفقیت در این مسیر نیازمند تدوین یک چارچوب سیاستی منسجم است که نوآوریهای فناورانه را در عین پایبندی به اصول احتیاطی و مقرراتگذاری هوشمندانه، در خدمت توسعه پایدار صنعت بیمه قرار دهد.
سخن آخر
تحلیلهای جامع مدلسازی اقتصادی نشان میدهد که همگرایی بین صنعت بیمه و بازار رمزارزها در کشورهای در حال توسعه میتواند مزایای چندجانبه و اثرات بلندمدت قابل توجهی بر ساختار مالی و اقتصادی این کشورها داشته باشد. این همگرایی نه تنها موجب افزایش کارایی عملیاتی بیمه گران و کاهش هزینههای تراکنش میشود، بلکه امکان توسعه محصولات بیمهای نوآورانه و سفارشیشده بر اساس کلان دادهها و تحلیلهای پیشبینی را فراهم میآورد. علاوه بر این اتصال بیمه به ابزارهای دیجیتال و رمزارزها میتواند دسترسی اقشار کمدرآمد و بخشهای غیربانکی اقتصاد را به پوششهای مالی افزایش داده و در نتیجه نقش موثری در گسترش شمول مالی و ارتقای تابآوری اقتصادی ایفا کند. لکن تحقق این پتانسیلها منوط به طراحی و پیادهسازی چارچوبهای حقوقی و نظارتی متناسب با فناوریهای نوپدید، ایجاد زیرساختهای فناوری امن و پایدار و توانمندسازی تمامی ذینفعان از طریق آموزش و آگاهیبخشی است. همچنین تحقیقات تجربی آینده که مبتنی بر دادههای واقعی بازارهای نوینباشند، میتواند به غنای الگوهای نظری کمک کرده و مسیر گذار اقتصادهای در حال توسعه به سمت یک زیست بوم مالی دیجیتال پایدار، مقاوم و قابل اعتماد را تسهیل کند. این روند نشانگر آنست که تلفیق نوآوریهای دیجیتال با سیاستگذاری هوشمند و زیرساختهای مناسب، زیربنای تحول عمیق در نظامهای مالی و بیمهای خواهد بود و ظرفیت ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی پایدار را داراست.