حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۴، آن را سال “سرمایه گذاری برای تولید” نامگذاری فرمودند ایشان در تشریح و تفسیر شعار سال ۱۴۰۴ به پنج مقوله اشاره فرمودند که در زیر با بهره گیری از بیانات نوروزی امسال – و نیز مطالب مرتبطی که معظم […]
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۴، آن را سال “سرمایه گذاری برای تولید” نامگذاری فرمودند ایشان در تشریح و تفسیر شعار سال ۱۴۰۴ به پنج مقوله اشاره فرمودند که در زیر با بهره گیری از بیانات نوروزی امسال – و نیز مطالب مرتبطی که معظم له در زمان های مختلف ایراد فرموده اند – مقولات یاد شده اختصاراً مورد تبیین و بررسی قرار می گیرند:

تهیه و تدوین : داود آهنگری سریزدی
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۴، آن را سال “سرمایه گذاری برای تولید” نامگذاری فرمودند و مقدّماتی را به این شرح برای تحقق آن بیان داشتند:
«یکی از مسائل مهمّ اقتصاد در کشور، سرمایه گذاری های تولیدی است. تولید آن وقتی جهش پیدا می کند که سرمایه گذاری انجام بگیرد. البتّه سرمایه گذاری عمدتاً از سوی مردم باید انجام بگیرد ــ و دولت شیوه های مختلفش را برنامه ریزی کند ــ لکن در آن جایی که مردم یا انگیزه ای ندارند یا توانایی سرمایه گذاری ندارند، دولت هم می تواند در این میدان وارد بشود؛ نه به عنوان رقابت با مردم، بلکه به عنوان جایگزین مردم. آن جایی که مردم نمی آیند، دولت وارد میدان بشود و سرمایه گذاری کند.
به هر حال سرمایه گذاری تولید یکی از مسائل لازم برای اقتصاد کشور و بر طرف کردن مشکل معیشت مردم است. اصلاح معیشت مردم برنامه ریزی می خواهد، لکن این برنامه ریزی بدون مقدّماتی از این قبیل امکانپذیر نیست. بایستی حتماً هم دولت و هم مردم با عزم و انگیزه فراوان، سرمایه گذاری برای تولید را جدّی بگیرند و دنبال کنند. کار دولت، فراهم کردن زمینه ها است، بر داشتن موانع تولید است؛ کار مردم هم این است که سرمایه های خُرد و سرمایه های بزرگ خود را بتوانند در راه تولید به کار ببرند».
شایان ذکر است ایشان در تشریح و تفسیر شعار سال ۱۴۰۴ به پنج مقوله اشاره فرمودند که در زیر با بهره گیری از بیانات نوروزی امسال – و نیز مطالب مرتبطی که معظم له در زمان های مختلف ایراد فرموده اند – مقولات یاد شده اختصاراً مورد تبیین و بررسی قرار می گیرند:
۱) تعیین متولی برای تعیین ساز و کارهای هدایت نقدینگی به سمت تولید:
«به نظر من مسأله بانک ها و به خصوص تکیه روی مسأله نقدینگی احتیاج دارد به یک کارگروه دانا، حسّاس، پُرکار، خطرپذیر و شجاع.
دولت یک کارگروهی تشکیل بدهد. یک کارگروه قویّ فعّالِ شب و روز کار معیّن بشوند فقط برای این که فکر کنند ببینند با مسأله بانک ها و با مسأله نقدینگی چه جوری بایستی برخورد کنند… البتّه کارگروهی که بخواهند بنشینند و هفته ای یک جلسه داشته باشند، فایده ندارد. باید یک کارگروه دائمِ شبانه روزی از آدم های فعّال تشکیل بشود، بنشینند واقعاً کار کنند، فکر کنند… یک برنامه کاری روشنی مشخّص کنند و بیاورند بدهند به آقای رئیس جمهور، دستور اقدام داده بشود و بلافاصله مشغول عمل بشوند».
۲) تسهیل و رفع موانع سرمایه گذاری مردم:
«باید سرمایه گذار تشویق بشود به سرمایه گذاری. تشویق هم راه های مختلفی دارد. راه هایی هست که برای کسی پنهان نیست. مشکلات مالیّاتی بر طرف بشود، مشکلات مجوّزها بر طرف بشود، مشکلات تسهیلات بانکی بر طرف بشود».
۳) معرفی محل مناسب سرمایه گذاری از منظر سودآوری برای مردم و سودمندی برای اقتصاد کشور:
«معرفی فرصت های سرمایه گذاری کشور به بخش خصوصی را بایستی جدی بگیریم .یعنی بایستی فعالان بخش خصوصی بدانند فرصت های سرمایه گذاری کجاهاست، کدام هاست؛ همه مطلع باشند، استفاده های ویژه خوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضی از افراد، دون بعضی، موجب ویژه خواری های عجیبی می شود. اطلاعات باید عمومی بشود. باید شفاف سازی اطلاعات صورت بگیرد».
۴) جلوگیری از سرازیر شدن سرمایه ها به بخش های غیر مولد:
«هدایت سرمایه گذاری ها به سمت تولید، در کنار ابعاد ایجابی، نیازمند توجه به ابعاد سلبی هم هست. ما در کشور کمبود سرمایه مردمی نداریم، بلکه در جاهایی که نیاز سیاستگذار است، کم داریم.
نگذاریم که این نقدینگی سرازیر بشود به طرف ارز و به طرف طلا و به طرف مسکن و به طرف کالاها، که خب طبعاً به هر جا که این نقدینگی رو کند و هجوم بیاورد، پدر آن منطقه درمیآید. این نقدینگی زیاد، این نقدینگی که امروز وجود دارد، خطر بزرگی است».
۵) افزایش بهره وری سرمایه
«بهره وری ما در کشور کم است. آن مقداری که سرمایه مصرف می کنیم ــ چه آب، چه برق، چه وقت، چه عمر ــ به تناسب سرمایه و آن چه مصرف می کنیم، بهره مندی و بهره وری به وجود نمی آید. این کارها، کارهایی است که علاج دارد؛ این ها تجربه شده است؛ در این زمینه هم بایستی ان شاءالله کارهایی انجام بگیرد.
مسأله آخری که باید به آن توجه شود، کارا و اثر بخش بودن سرمایه گذاری ها است که توجه به اولویت اجرای مواد ۴ و ۴۴۴ قانون برنامه هفتم پیشرفت می تواند در رفع این ضعف کشور بسیار راه گشا باشد».
مراحل مهم در باره تحقق شعار سال ۱۴۰۴ از منظر رهبر معظم انقلاب:
الف) تصمیم گیری (decision making):
اشتباهات در تصمیم گیری مدیران یکی از مسائل مهم و قابل بحث است. تصمیم گیری مهم ترین و اصولی ترین کار هر مدیر در هر کسب و کاری است. حتی می توان گفت مهم ترین، سخت ترین و ریسک پذیرترین کارهاست.
به این دلیل یک تصمیم اشتباه یا نادرست باعث سقوط یک شرکت / سازمان یا برند می شود و آن را به مرز ورشکستگی می کشاند. گاهی مواقع اشتباهات در تصمیم گیری مدیران از ارزیابی نادرست اطلاعات و جوانب به وجود می آید… تصمیم گیری در قلب زندگی شخصی و حرفه ای همه افراد قرار دارد. ما هر روز برای زندگی شخصی، خانوادگی و کسب و کارمان تصمیمات خرد و کلان می گیریم که این تصمیمات تاثیر بسیاری در زندگی ما دارد. چه بسیار مدیران کسب و کارهای بزرگ و غول آسایی بودند که بر اثر تصمیمات نادرست ضررهای جبران ناپذیری را متحمل شدند. یک
مدیر موفق باید بتواند با استراتژی و گرفتن تصمیمات درست به پیشرفت یک مجموعه کمک کند… شناخت افراد با تجربه و خبره در عدم اشتباه در تصمیم گیری مدیران مؤثر می باشد. گاهی اوقات تصمیمات احساسی یا دلبستگی به یک کارمند یا شریک باعث می شود خطاها و یا ایرادهای کاری آن ها را نادیده بگیرید که نتیجه ی آن شاید ضررهای جبران ناپذیری را به وجود بیاورد… پیشگیری از اشتباهات مدیریتی و تصمیم گیری های ناب برای یک سازمان موفق ضروری است.
◽مهم ترین اشتباهات رایج مدیران در تصمیم گیری ها:
۱) موفق به شناخت کارمندان خود نشدن (ایجاد رابطه با کارکنان یک عامل کلیدی در مدیریت است).
۲) اعتماد نکردن (مدیران باید با تمام کارمندان شان از در اعتماد وارد شوند).
۳) گوش ندادن (گوش دادن فعال، یک مهارت حیاتی مدیریتی است. گوش دادن یعنی نشان دادن ارزش ها در عمل).
۴) عدم بر قراری ارتباط مؤثر و مخفی کردن اطلاعات مهم(بهترین ارتباطات بین شما و کارمندان تان ارتباط شفاف است. مطمئناً اطلاعات محرمانه ای در شرکت شما وجود دارد که از شما خواسته شده آن ها را محفوظ نگه دارید؛ اما غیر از این موارد نادر بهتر است آن چه را که می دانید با کارمندان تان به اشتراک بگذارید).
۵) فرق گذاشتن بین کارمندان (شما لزوماً نباید با هر کارمند رفتار یکسانی داشته باشید؛ اما آن ها باید احساس کنند که رفتارهای یکسان دریافت می کنند. این ادراک که برخی کارمندان برای شما عزیزتر هستند و یا مورد علاقه شما هستند تلاش های شما برای مدیریت کارمندان تان را تضعیف می کند. این ادراک هم چنین کار گروهی را نابود می کند و بهره وری و موفقیت را تضعیف می کند و یکی از اشتباهات بزرگ مدیریتی محسوب می شود).
ب) هزینه فرصت (Opportunity Cost):
۱) هر تصمیم یا انتخاب برابر است با بالاترین فرصت یا فایده از دست رفته ناشی از انتخابی که می توانست به جای انتخاب مزبور با صرف همان مقدار منابع و زمان به کار رفته صورت گیرد. به عبارتی، هزینه فرصت هر تصمیم برابر با بالاترین فایده ای است که به دلیل عدم اتخاذ سایر تصمیم ها از دست می رود.
۲) یکی از اصول اساسی اقتصاد دانان این است که منابع کمیاب می باشند. این به آن معناست که هرگاه ما تصمیم به استفاده از یک منبع می گیریم، در واقع ما از فرصت استفاده کردن از آن منبع در جایی دیگر و به شکلی دیگر، چشم پوشی کرده ایم. ۳) هزینه فرصت همان ارزشی است که اشخاص هنگام انتخاب بین دو یا چند گزینه از دست می دهند. بنابراین، در یک کسب و کار فرد باید به فرصت هایی که می تواند هر زمان با گرفتن یک تصمیم از دست دهد، آگاه باشد. این امر مستلزم سنجیدن دقیق گزینه ها و تصمیم گیری در مورد بهترین انتخاب است.
◽فرمول هزینه فرصت:
۱) در اقتصاد فرمول هزینه فرصت به شرح زیر محاسبه می شود:
(هزینه فرصت = فرصت ها و مزایای گزینه های جایگزین – فرصت ها یا مزایای گزینه انتخاب شده).
۲) در حسابداری جمع تمام عایدی های شما منهای تمام هزینه های نقدی که پرداخت کرده اید، برابر می شود با سود؛ اما در اقتصاد مفهوم دیگری به نام هزینه فرصت وجود دارد. هزینه فرصت یک هزینه واقعی است و برای محاسبه سود نهایی
باید در نظر گرفته شود. مهم است به روشنی بدانیم چه چیزهایی از دست داده ایم تا چه چیزهایی به دست بیاوریم.
۳) هزینه فرصت در هر زمینه ای قابل استفاده است. این مفهوم در تصمیم گیری های سرمایه گذاری، تصمیم گیری های مالی، تصمیم گیری های شغلی، تصمیم گیری های شخصی و حتی تصمیم گیری های روزمره مورد استفاده قرار می گیرد.
هزینه فرصت می تواند برای تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش، سرمایه گذاری در پروژه ها، انتخاب مسیر حرفه ای و غیره مورد استفاده قرار گیرد.
۴) تصمیم گیری مبتنی بر احساسات، ریسک پذیری پائین، زیان گریزی و تعهد به ادامه کار از دلایل اصلی بروز خطای هزینه از دست رفته است. انسان ها معمولاً احساسی تصمیم می گیرند و منطقی توجیه می کنند. آن ها هم چنین، از تصمیمات گذشته خود حمایت و پشتیبانی می کنند، به رغم این که شواهد جدید بیانگر اشتباه بودن آن تصمیم است.
◽مدیران ضمن توجه جدی به خطای هزینه هدر رفته، باید موارد زیر را نیز مد نظر داشته باشند:
۱) نسبت به خطای هزینه هدر رفته آگاه باشند. تحلیل منطقی از منافع و منابع سرمایه گذاری شده انجام دهند.
از کارشناسان و متخصصان بی طرف برای ارزشیابی تصمیمات خود کمک بگیرند.
۲) درصورت اطمینان از زیان ده بودن سرمایه گذاری انجام شده از واقعیت فرار نکنند. شجاعانه به شکست تصمیم خود اعتراف کنند.
۳) احساسات خود را کنترل کنند و از نقطه امن (Comfort zone) خود خارج شوند. آن ها مجبور و متعهد به ادامه تصمیم اشتباه گذشته نیستند. ۴) به هزینه فرصت سرمایه گذاری خود توجه داشته باشند. به جای توجه به سرمایه گذاری گذشته بر اساس ارزش های ممکن آینده تصمیم بگیرند. آن ها باید یک برنامه اقتضایی داشته باشند تا در صورت شکست پروژه ای، منابع به صورت هدفمند صرف پروژه سود آور جایگزین شود.
امام علی (ع) در گفتار کوتاه و بسیار حکیمانه همگان را به استفاده از فرصت ها دعوت مى کند و مى فرمایند: (إِضَاعَهُ الْفُرْصَهِ غُصَّهٌ)؛ «دست دادن فرصت مایه غم و اندوه است».
امام اول شیعیان شبیه گفتار فوق را در وصیت نامه اش به امام حسن مجتبى (ع) فرموده و در کلام حکمت آمیز ۴۴ نیز خوانده ایم: (الفُرْصَهُ تَمُرَّ مَرَّ السَّحابِ فَانْتَهُزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ)؛ «فرصت ها هم چون ابرها (به سرعت) در حرکت است، بنابراین فرصت هاى نیک را غنیمت بشمارید.».
فرصت به معناى فراهم شدن اسباب انجام کارى است، زیرا بسیارى از کارها به ویژه کارهاى مهم نیازمند به مقدماتى است که گاه از اختیار انسان بیرون است. هنگامى که بر اثر پیش آمدهایى آن اسباب فراهم گرد، باید هرچه زودتر از آن ها استفاده کرد و به مقصد رسید، زیرا بسیار مى شود فرصت از دست رفته هرگز باز نمى گردد.
پ) حسابرسی عملیاتی (operational auditing):
۱) هدف اصلی حسابرسی عملیاتی بهبود کارایی و اثربخشی فرآیندهای سازمانی است (دارای سه فاکتور اصلی یعنی کارایی، صرفه اقتصادی و اثربخشی میباشد). این نوع حسابرسی به جای بررسی مالی صرف، به دنبال بهینه سازی عملیات و کاهش هزینههای سازمانی است.
۲) حسابرسی عملیاتی یکی از انواع مهم حسابرسی است که به ارزیابی کارایی و اثربخشی فرآیندهای سازمانی میپردازد. بر خلاف حسابرسی مالی که تمرکز بر صورتهای مالی دارد، حسابرسی عملیاتی به بهبود عملکرد داخلی سازمان توجه دارد.
۳) در این نوع حسابرسی، مؤسسات حسابرسی با بررسی فرآیندها و عملیات مختلف به سازمانها کمک میکنند تا نقاط ضعف و فرصتهای بهبود را شناسایی کنند. تفاوت این حسابرسی با سایر حسابرسیها در تمرکز آن بر کارایی و بهینه سازی است.
◽اهداف اصلی حسابرسی عملیاتی را میتوان در چند بخش بهصورت زیر بیان کرد:
۱) شناسایی اهداف، روش ها و سیاستهای تعریف شده سازمان.
۲) تعیین معیارهای مختلف برای ارزیابی عملکرد سازمان با توجه به اهداف سازمانی.
۳) ارزیابی مستقل و بی طرفانه سازمان.
۴) بررسی انطباق روشهای سازمان با قوانین، مقررات و اهداف تعیین شده.
۵) ارزیابی اثربخشی سیستمهای برنامهریزی و کنترل مدیریت.
۶) بررسی کیفیت گزارشات مدیریتی از نظر قابلیت اعتماد و مرتبط بودن با موضوعات مربوطه.
۷) شناسایی محدودیتها و مشکلات فعلی یا بالقوه، نقاط ضعف و عوامل ایجاد کننده آن ها.